آکورد شیمی مصنوعی
تو هر صبح در من بعد از، بیداری ظاهری
به شکل درد حس میشی، جایی اطراف مری
یه جایی توی مغزم، به دیوارا میکوبی
جایی که نمیرسه، دست هیچ قرص خوبی
تا من به خواب برم با، شیمی مصنوعی
تو یه حفره تو سرم، کالبدی از تو مونده
اعتیاد ذهنی به، عاطفه آلوده
گاهی که لبریز از تو، به ارتفاع آغشته ام
و نم لیز میخوره از، منحنی های چشمم
که روی آب بریزه، چیزایی که نوشتم
تو یه حفره تو سرم، کالبدی ا