آکورد لامروت
نامهربونی ، نمی دونم می دونی که عشقت ما رو کشته
تیر نگاهت ، دوتا چشم سیاهت ، مثل آهو درشته
رحمی نداری بر رنج و دردم ، آخر مگه من با تو چه کردم
انقدر چرا لج می کنی ، هی چشماتو کج می کنی
ترک منو کردی چرا ، رفتی تو از پیشم کجا
ای لامروت ، نکن ما رو اذیت که هیچ طاقت ندارم
پیش رقیبون ، سی