آکورد
بازدید
لایک
تو که این همه رازه تو سرت از اون که می دونه بترس از اونیکه از چشم تو حرفتو می خونه بترس از سقفی که رو سرته که بش می گی خونه بترس از اونیکه مدتیه با تو تو زندونه بتــــــرس از اونکه فکر رفتنه اما نمی تونه بترس اگه تو رو می شناسه و باز
به کجای آسمون خیره شدی که غرورت داره کورت میکنه اینکه آیندتو میبینی همش از گذشتت داره دورت میکنه اینکه یادت بره کی بودی قدیم ممکنه هرکسیو پس بزنه یه حباب گنده میترسه همش نکنه کسی بهش دست بزنه یادته آرزو میکردی یه روز تو خیابون آدما بشناسنت
حرفامو می شنوی از لا به لای شعر اینجوری بهتره اما بدون هنوز شبهام بدون اشک محاله بگذره محاله بگذره بودی کنار من اما چه سوت و کور من بودم و خودم با این همه ولی از گوشه گیریات خسته نمی شدم تو با خودم که هیچ با سایه ی منم حرفی نمی زدی ب
از این خیابونا هر وقت رد می شم دیوونه تر می شم بی حد و اندازه باور کن این روزا هر چی که می بینم فکر منو داره یاد تو می ندازه هر چی که می بینم فکر منو داره یاد تو می ندازه انگار قدمام به این خیابونا وقتی که تو نیستی بدجوری وابسته ست انـــقدر که با فکرت قدم زدم ا
تو که رفتی رسیدی خوش به حالت منم خوشبخت با فکر و خیالت با این عشقی که مونده روی دستم تا میچرخه زمین اینجا نشستم نشستم سرد و سنگینم دوباره سبک میشم اگه بغضم بذاره یا تو دیروزم و افسوس و دردام یا هی ترس از من بی تو و فردام پر از عقده ی پروازه خ
زنده زدم بیرون از این ویرونه که ساختی برام من پر کشیدم از قفس با اینکه زخمی بود پرام آسون نبود از این سقوط همین که الان سر پام هر چی ازت جا مونده بود عین یه سنگ بود سر رام من تیکه های عشقتو رو تلی از خاطره هاش سوزوندم و منتظرم طوفان که شد خاکستراش شهر درندشت دلت نفرین شده دروازه هاش هــر کی اومد باید بره به م
امروز تولد منه! منی که هیشکی هم صدام نبود اگه با آهنگام قدم نمیزدی؛ رو زمین رد پاهام نبود چقدر زخم خوردم تو این راه؛ یادمه خون گریه میکردم خدا خواست که تو باشی و بشی؛ مرهم واسه دردم همیشه سنگ صبورم بودی و هستی و غصه هامو به جون میخری مگه شیرین تر از این میشه؛ که می
نه خودش موند نه خاطره هاش تنها چیزی که مونده جای خالیشه قصه ی دنباله دار رفتنش هنوز شبا مثه یه ستاره از ذهنم رد میشه دلخوشیامو زیر پاش گذاشت و گذشت حالا فقط منم من بی انگیزه کسی که دنیای من بوده ی روز نبودنش داره دنیامو بهم میریزه باور کنم یا نکنم ) قلبمو جا گذاشت و رفت طفلکی دل ساده مو (تو فم تنها
بدون همیشه و هنوز، یه دردی از تو با منه قلبم به محض رفتنت، مُرد و دیگه نمیزنه روا نبود که گم بشم، لابه لای خاطرات رسمش این نبود ولی، کهنه شد چه زود برات موند به قلبم حسرتش به دست بیارمت ولی عشق همینی هست که هست بخوام نخوام ندارمت این همه گذشت و باز تازه موند برام غمت ای کاش میشد برم عقب ای کاش ندیده بودمت موند به قل
گيرم بازم بيايي از عاشقي بخوني گيرم تا دنيا دنياست بخواي پيشم بموني روز غمم نبودي خوشيت با ديگرون بود منو به كي فروختي اون از ما بهترون بود گيرم بازم بيايي از عاشقي بخوني گيرم تا دنيا دنياست بخواي پيشم بموني روز غمم نبودي خوشيت با ديگرون بود منو به كي فروختي اون از ما بهترون بود ميايي بيا ولي حيف حيف ديگه خيلي ديره حالا كه خاطراتت يكي يكي مي ميره كي گفته بود كه تنهام وقتي تورو ندارم بازم ميگم بدوني منم خدايــــي دارم
منو درگیر خودت کن تا جهانم زیرو رو شه تا سکوت هر شب من با هجومت رو به رو شه بی هوا بدون مقصد سمت طوفان تو میرم منو درگیر خودت کن تا که آرامش بگیرم با خیال تو هنوزم مثل هر روز و همیشه هر شب حافظه ی من پر تصویـــــر تو میشه با من غریبگی نکن با من که درگیر توام
چی بگم که خیلی تنهام میدونی یاری ندارم چی بگم که غیر غصه دیگه دلداری ندارم هیچ کسی پا نمی زاره به سراچه ی خیالم هیچ کسی نداد جوابه این سوال بی جوابم هر کی اومد و دو سه روزی از دلم بازیچه ای ساخت دلمم مثل عروسک ساده بود دل به دلش باخت گله با گلایه ایست بی وفایی رسم عشقه
گـفـتـم که رفتنت یه روز قاب دلم رو میشکنه گـفتی که این بخت تو بود تقـدیر تو شکستنه هر وقت که بارون میزنه تو رو کنارم میبینم حس میکنم پیش منی هنوز هم عاشق ترینم گفتم بمون اون روز میاد غـصه هامون تموم میشه گفتی اگه باهام باشی لحظه هامون حروم میشه هر وقت که بارون میزنه وقت
فاصله هامو حتي اشك تو چشامو ديگه فايده اي نداره نداره نداره بي كسي هامو غربت توي صدامو هیچکسی باور نداره نداره نداره تنهايي من ديگه پايونـــــــي نداره ويروني دل سر و ساموني نــــــداره بايد بمونم تا هميشه تك و تنها هميشه اين دل ميشه بازيچه ي غم ها ميشه بازيچه ي غم ها
دوباره نمیخوام چشای خیسمو كسی ببینه یه عمر حالو روز من همینه كسی به پای گریه هام نمیشینه بازم دلم گرفتو گریه كردم بازم به گریه هام میخندن بازم صدای گریمو شنیدن همه به گریه هام میخندن دوباره یه گوشه میشینمو واسه دلم میخونم هنوز تو حسرت یه هم زبونم ولی نمیشه و اینو میدونم دوباره نمیخ
من بی تو هیچم تو باورم نکن خیسم زه گریه تنها ترم نکن عاشق نبودم تا با تو سر کنم آتش نبودم خاکسترم نکن اگه عاشقت نبودم اگه بی تو زنده بودم تو بمون کی بی تو غصه می خورم اگه دل به تو نبستم اگه این منم که هستم ولی از هوای گریه ات پرم اگه شکوه دارم از تو اگه بی قرارم از تو تو بمون که آشیانه ام تویی
دلمو بردي باز از نو ديگه چي مي خواي دار و ندارم مال تو ديگه چي مي خواي برو بذار بسوزم من با بي كسي هام برو بذار بمونم با دلواپسي هام هيچي نپرس فقط برو ولي فراموشم نكن شمعم و آب ميشم به پات برو و خاموشم نكن اگه يه روز ورق زدي دفتر خاطراتتو يادت بياد قلب منم ميشينه چشم به راه تو آره
اونی که تا زل میزنه تویه چشمام همه ی دردامو یادم میره اونی که با حرفاش آروم میشم وقتی که دنیامو دلشوره میگیره اونی که چشماشو رویه همه بستو از کل دنیا فقط منو دید اونی که دستامو گرفت و منو از دریایه تنهاییم بیرون کشید تو امواج نگاه اون پاهام هرجا بره میرن مثه کشتی که هی موجا واسش تصمیم میگیرن دنبالش میرم هر جا که میره هوشو حواسمو از من میگیره دست خودش نیست اگه مــــیکشونه تمومه قلبمو هرجا که میره دنبالش میرم
سرگرمی تو شده بازی با این دل غمگین و خستم یادت نمیاد اون همه قول و قرارایی که با تو بستم با این همه ظلم تو ببین باز چجوری پای این همه قول و قرار من نشستم نشکن دلمو به خدا آهم میگیره دامنتو عاقبت یه روز نگو بی خبری نگو نمیدونی دلم پر از یه نفرین سینه سوز نگو بی خبری نگو نمیدونی وقتی که نیستی گریه شده کار این دل عاشق شب و روز دیوونه نکن دلمو آهم میگیره دامنتو عاقبت یه روز نگو بی خبری نگو نمیدونی دلم پر از یه نفرین سینه سوز ن
کاشکی تورو سرنوشت ازم نگیره میترسه دلم بعــد رفتنت بمیره اگه خاطره هام یادم میارن تـــورو لااقل از تو خاطرهام نرو کی مثل من واسه تو قلب شکستش میزنه آخه کی واسه تو مثل منه بمـــــــــون دل من فقط به بودنت خوشـــــــــــــه منو فـــکر رفتن تو میکشــــــــــه لحظه هام تباه بی تو زند
آخر رقصای برگ بی جون کندن از شاخه ی ناامیدی رد شدی له شدم زیر پاهات دیر به داد دل من رسیدی مزه ی شادی از زندگیم رفت بس که چشم انتظار تو بودم شادیم شادیای قدیمی مث وقتی کنار تو بودم مث بوی نم و برگ پاییز که تو دلم بی تو جایی نداره عاشق ابر و بارونم اما بی تو بارون صفایی نداره بی تو بارون صفایی نداره بی تو بارون که بارون نمیشه نیستی از خونه بیرون نمیرم خیس بارون شم از پشت شیشه رفتی و شهر خاکستری شد آسمونم م
توی آیینه خودتو ببین چه زود زود ... توی جوونی غصه اومد سراغت پیرت کنه نذار که تو اوج جوونی غبار غم ... بشینه رو دلت یهو پیرو زمین گیرت کنه منتظرش نباش دیگه اون تنها نیست ... تا آخر عمرت اگه تنها باشی اون نمیاد خودش میگفت یه روزی میذاره میره ... خودش
ای دل تنها چیه چشم انتظاری باز یه لحظه یه دم آروم نداری مثل زمستون تو حسرت بهاری باز یادت خیمه زد رو گونم باز عشقت آتیش زد به آشیونم
توی آینه خودتُ ببین چه زود به زود توی جوونی غصه اومد سراغت پیرت کنه نذار که تو اوج جوونی غبارغم بشینه رو دلت یهو پیر و زمینگیرت کنه منتظرش نباش دیگه اون تنها نیست تا آخر عمرت اگه تنها باشی اون نمیاد خودش میگفت یه روزی میذاره میره خودش میگفت یه روز خاطره هاتُ می بره از یاد آخه دل من دل ساده ی من آخه دل من دل دیوونه ی من تا کی میخوای خیره بمونی به عکس روی دیوار دیدی او
من باشم و فکرت یه خیابون و دل دلتنگ و نم بارون و تا جنون می رم لحظه ی دوری همه میشناسن منو اینجوری هرجا لبخندم سرد و بی جونه هرجا توو حرفام غم بارونه خنده های تو مرهمم میشه خنده هات آبه روی آتیشه پا به پای تو غم و دادم رفت بد دنیا رو با تو یادم رفت
خودخواه و حریص، پی چیزی که نیست تو مثل همیشه رد میشی و میشه دوباره سکوت یه راه روبروت یه جا یه نفر از من بی خبر همیشه همینه نخواد و نبینه صبورم همیشه اینجوری نمیشه تو یادت نمیاد باید یادِ تو داد میچرخه زمونه اینجور نمیمونه حالا میخواد هرچی باشه عشق بعدیت هرکی باشه
حرفامو میشنوی از لابه لای شعر اینجوری بهتره اما بدون هنوز شبهام بدون اشک محاله بگذره محاله بگذره بودی کنار من اما چه سوت و کور من بودم وخودم با این همه ولی از گوشه گیریات خسته نمیشدم تو با خودم که هیچ با سایه ی منم حرفی نمیزدی با این همه ولی به شب نشینی دلم خوش اومدی با این همه ولی به ش
از این خیابونا هر وقت رد میشم دیوونه تر میشم بی حد واندازه باور کن این روزا هر چی که میبینم فکر منو داره یاد تو میندازه هرچی که میبینم فکر منو داره یاد تو میندازه انگار قدمام به این خیابونا وقتی که تو نیستی بدجوری وابسته است انقدر که با فکرت قدم زدم اینجا حتی خیابونم از قد
تمومه آدما رو بعد تو بخشیدم همه رو بخشیدم اما تو رو نه دلیله دردامو بعد تو فهمیدم همه رو فهمیدم اما تو رو نه چه زخمی جا مونده رو دله وامونده داره دیوونه میکنه منو یه عالم خاطره میگم نمیدونست میگم نمیتونست خدا که میتونست چرا گذاشت بره دلیله دردامو بعد تو فهم
هوس کردم بازم امشب زیر بارون تو خیابون به یادت اشک بریزم طبق معمول همیشه آخه وقتی بارون میاد رو صورت یه عاشق مثل من حتی فرق اشک و بارون دیگه معلوم نمیشه امشب چشای من مثل ابرای بهاره نخند به حال من که حالم گریه داره چرا گریم نمیتونه رو تو تاثیری بزاره؟ آره بخند بخند که حالم خنده داره این عشق یک طرفه من رو کشونده تو خیابونا نمیخوام توی این خلوت کسی دور
دریابم یکم این منه راضی به کم باش عذابم بده من محاله چیزی بگم باش برنجون منو این منه بی گناهو بکش به زنجیر عشق این دل سر به راهو چشات که سمت من نیست حال خوشی ندارم اگه بذاری بری که وای به روزگارم وای خدا تو ببین حال خراب چشاش منو میکشه میبره انگار سر
یه عمر موج اون نگات هرجا که خواسته بردتم آخه چشات فهمیده که یه عمره کشته مردتم منو کشون کشون ببر می خوام بیام توو دام تو فقط دلم مونده اونم سند زدم به نام تو حرفامو می گم به تو که محرم اسرار منی فقط برای خودمی و بخوای نخوای یار منی وای از این وابستگی د
چیکار میکنی با دلم روزگار دیگه خاطراتو به یادم نیار ندیدی مگه چی سرم اومده جوونیمو دادم پایه عشقه یار چقدر خاطر اون عزیزه که من با اینکه هنوزم ازش دلخورم اون اسمم رو یادش نمیادو من هنوزم رو اسمش قسم میخورم هنوزم رو اسمش قسم میخورم یه عمری گذشتو هنوزم تو فکر همون یار نامهربونم
نباشی کل این دنیا واسم قد یه تابوت نبودت مثل کبریت و دلم انبار باروته نباشی روز تاریکم یه اقیانوس آتیشه تموم غصه دنیا تو قلبم ته نشین میشه دنیا رو بی تو نمیخوام یه لحظه) 2(دنیا بی چشمات یه دروغ محض نباشی هر شب و هر روز ه
ما بی تفاوت زندگی کردیـــــم ایـــن زندگی کردن خـــودش جنگه ما کوه بودیم روبری هــــــم خاطــــرمون از هم یـــه مشت سنگه از اونهمه احساس بین مــــا حسی به جــــز عـــادت نمـــــیمونه ما داغ بودیـــمو نفــــــهمیدیم چیـــزی از این حــــالت نمیمــــــونه
تو فقط می خوای بری بری هر جایی شده رد پاهات توی برف چه تماشایی شده قدمای اولت یکم آهسته تره تو دلم گفتم خدا یعنی میشه که نره اینا تقصیر تو نیست من یکم کهنه شدم من پیر و نخ نما من بیزار از خودم وسطای راهی و توی این هوای سرد تو دلم گفتم چرا به عقب نگاه نکرد
موندم از کجا شروع شد که تورو دوباره دیدم هنوز از راه نرسیده ته قصمون رسیدم یکی جز من تو دلت بود واسه این بود برنگشتم وقتی لبخندتو دیدم حتی از خودم گذشتم این فداکاریه من رو دیگه جز من کی میدونه جز توئی که خوبیامو دیگه یادت نمیمونه شاید اصلا دیگه یادت بره که مثل قدیم جون منی ولی یادت نره
آخر راه اومدن با روزگار گره ی کوریه که بخت منه که تموم اتفاقای بدش شاهد زندگیه سخت منه شاید این زخمی که از تو خوردمو از حرارتش زبونه میکشم یا تموم بی کسی هامو همش فقط از دست زمونه میکشم بگو بازم هوامو داریو مثل همه منو تنها نمیزاریو بگو هستی تا نترسونتم ظلمت این شب تکراریو
نه امشب که هر شب که حالم خرابه یه جزیره م که دورم یه دریا سرابه من عادت نکردم به شب های سردم به این که نباشی نه عادت نکردم قسم خورده بودم اگه از تو جدا شم دیگه حتی یه لحظه تو فکرت نباشم ولی دیدم نمیشه نمیشه نمیشه که فکرت نباشم نه دیروز و نه فرد
حرفــــم این بــــوده همــــش روزی که میــــترسم ازش روزی که خسته بشیو بخوای منو تــــرکم کنی آخه وقتی با منی حرف رفــــتن میزنی مگه چی خواستم به جز ایــــنکه یکـــم درکــــم کنی آخــــــه بـــی انصافـــــیه تا همــــینجا کافــــیه تا کجا میخوای به ایــــن فاصله مجـــــبورم کنی
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود فارغ از هر چه خوشی یه پرنده خسته بود عشقشو ازش گرفتن مهر غم بهش زدن زیر بار زندگی پرشم شکسته بود اشک تو چشماش حلقه زد خم به ابروش نیاورد
گذشتم از جلوی چشمام دارن رد میشن آهسته تو رویام تو رو می بینم یه رویای پر از غصه با چشمای پر از اشکم بهت راهو نشون دادم خودم گفتم برو اما به پاهای تو افتادم تو آسون رد شدی رفتی تو کوران غم و سختی منم رفتم پی کارم تو هم دنبال خوشبختی کی توی قلبت جای من اومد اس
همون لحظه همون موقه با اون احوال خیلی بد درست وقتی که میرفتی دلم شور تو رو میزد همون وقت که تو رو داشتم یهو از دست میدادم از اون شب به خودم هر شب چقد لعنت فرستادم چه کاری بود که من کردم تو رو سوزوندم از ریشه این آتیش همون روزه که دامن گیر من میشه رفتی که تنها بمونم با خودم هی
حالا که امید بودنِ تو در کنارم داره میمیره منمو گریه ی ممتد نصف شبو دوباره دلم میگــــــــــــــیره حالا که نیستیو بغض گلومو گرفته چجوری بشکنمش بیا و ببین دقیقه هایی که نیستی اونقده دلگیره که داره از غصه میمیره عذابم میده این جای خالی زجرم میده این خاطراتو
تو همون رویایی من پراز مجنونم من دماوندم که پای تو میمونم عمریه بی حرکت پیش چشمت کیشم تیشه برمیداری بی ستون تر میشم با تو دل میبردیم با تو ترکش خوردیم از کسی پنهون نیست واسه هم میمردیم تا دلت میلرزه از خودم کم میشم
نخواستم با غم بسازی نخواستم هیچی نگی نخواستم درد دلتو دیگه با هیچکی نگی آخه عشق اجباری نیست تو زندون من نمون حالا که فکر رفتنی دیگه از موندن نخون تا دیدم میخوای بری دلم راتو سد نکرد برو فردا مال تو دیگه اینجا برنگرد بدون من بعد من دلتو هر جا ، جا نذار
پای تو نشستم ببین که آخرش چی شد آرزوهای قشنگم واسه تو سهم کی شد دلمو شکستی و رفتی پی کار خودت اینا تقصیر توه اون دل بیمار خودت دل بیمارخودت خیلی دلم ازت پره بدجوری از تو دلخوره یه روز تلافی میکنه دل از دل تو میبره قلبمو پس فرستادی خوب خودتو نشون دادی من خودمم خسته شدم پاشو برو تو آزادی میدونستم مزه عشقم دلت و میزنه دل تویه تیکه سنگه خوب محال بشکنه
کویرم یه کویر خشک و تنها کویر هم صحبتش باد و سرابه ﮐﻮﯾﺮ روﯾﺎی درﯾﺎ ﺗﻮ ﺳﺮش ﻧﯿﺴﺖ ﭘﺎی ﻗﺼﻢ ﺑﺸﯿﻦ ﺣﺎﻟﻢ ﺧﺮاﺑﻪ درﯾﻎ از ﯾﻪ ﺟﻮوﻧﻪ ﺗﻮ وﺟﻮدم ﺗﻤﻮﻣﻪ رﯾﺸﻪ ﻫﺎم ﺑﯽ ﺑﺮگ و ﺑﺎره از اشکای خودم سینم ترک خورد ﺗﻨﻢ از دور ﺷﺒﯿﻪ ﺷﻮره زاره ﻧﻪ ﮐﻮﻫﯽ دورﻣﻪ ﺗﺎ ﮐﻢ ﻣﯿﺎرم ﺑﻬﺶ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﻨﻢ آروم ﺑﮕﯿﺮم ﻧﻪ درﯾﺎ دورﻣﻪ ﺗﺎ ﻏﺮق ﻣﻦ ﺷﻪ
کاش غصه تموم میشد کاش گریه نمیکردم من باعث و بانیش ام دنبال کی میگردم تقصیر خودم بوده هر چی که سرم اومد از هر چی که ترسیدم عینا به سرم اومد تا حس منو دیدی احساس خطر کردی تو رازمو فهمیدی دنیا رو خبر کردی این حادثه ی تلخو از چشم تو میدیدم تو روی تو دنیا بود من پشت تو جنگیدم
حرفایی که نمیگی و از تو چشات میخونم به یاد من نباشی ام به یاد تو می مونم همیشه اون نگاه تو حرفای تازه داره با من دوباره حرف بزن بازم بخند دوباره بخند ؛ وقتی میخندی میگم غصه رو بی خیالش بخند که غم از توی شعرام بره رد کارش آره بخند ؛ وقتی میخندی غم کاری باهام نداره بخند که این غ
تو میترسیدی کسی مارو کنار هم ببینه تو میتونستی و نخواستی همه ی دردم همینه همه ی حرف من اینه که چرا از چشت افتاد اونکه بی اشاره ی تو دل به جاده ها نمیداد بی تو بدبینم به جاده به کسی که توی راهه بی تو شیرینی لبخند روی لبای من گناهه روی لبای من گناهه از خیالشم میترسم که ببینمت کنارش
از اولش حق با تــــو بود انگار که دیــــر فهمیدمـــت تقــــصیر مـــن بوده اگـــه سر دوراهــــی دیدمــــت تقـــصیر مــن بــــوده اگــــه حــــرفی ازت نمـــــیزدم خواســــتم کـــه حرفــــامو بگـــــم امــــا یکم دیر اومـــدم زنده بـــودم به هــــوای تو کـــه یک روزی تــــو آغوشت بمــــیرم
یه عمری رو لبهام پر از خنده بود تا کِی باید این نقشو تمرین کنم یا هر سالِ تحویل بگم پیشمی تا کِی باید این فکرو تلقین کنم دارم درد و دل می کنم گوش کن چقدر حرف دارم که خالی بشم چه حرفایی رو تو خودم ریختم ببین از نبودِ تو چی می کشم
برای مردی که تنها ، رفیقش سقف و دیواره شباشم ابری و دلگیر، اونم از دود سیگاره یه مرده خسته از راهه که خستست از زمین خوردن که سقف آرزوهاشم ، خلاصه میشه تو مردن نخواست باور کنه اینو ، که رسم روزگار اینه که تنها همدم شبهاش ، یه مشت آهنگ غمگینه
تنها امید منکه ناامیده امید من دوباره ته کشیده لحظه به لحظه فکر نا امیدی این لحظات امونمو بریده اون که می گفت با دستای دل من از قفس بی کسی آزاد شده چی شد که با گریه من شاد شد با شبنم ، اشک من آغاز شد از وقتی رفت یه روز خوش ندیدم خواستم دلم یه گوشه ای بمیره خسته شدم چه ان
تبتو از لحظه های من نگیر این همون داغی که می پرستمه وقتی که دستاتو می گیرم ببین اختیار کل دنیا دستمه من که یه عمره پر از بغضم ببین واسه لبخند تو چه می کنم زندگی دلیل بغض من نبود تو نمی خندی که من گریه می کنم دیگه بعد از این سمت من بیای هر چی تو بگی هرچی تو بخوای خودتو پایین میاری پای من که
جای تو فکر و خیالت شبا میاد پیشم با اینکه تو دوری از من بازم دلواپست میشم آخه عمری که بی تو بگذره چرا ثانیه هاشو بشمارم من بدون تو از تموم لحظه هاش بیزارم بدون من پر کشیدی آتیش کشیدی به بال من یادمه وقتی رفتی دلت نسوخت به حال من تو حتی سر بر نگردوندی ببینی که روحم بی تو داره پرپر میشه
خوب به خودت نگاه کن / ببین چی داری از من جز اینکه صد تا دنیا / فاصله داری از من فاصله امون یه دنیاست / پس انتها نداره ما مال هم نمی شیم / تو روز و من ستاره نه قلب تو بند منه، نه فکرمی همیشه بیا به هم دروغ نگیم، اینجوری حل نمیشه نه یاد من مونده نه تو، که قلب کی نحیفه مسلما بیشتر از این، حافظمون
برای استفاده بهتر موبایل خود را افقی کنید سرتو بــــالا بـــگـیـر تا هـنــوز دیر نــشده تا دلـــم زیر فشــار غصه هات پیر نشده سرتو بـالا بـگـیــر من تحملم کمه تــو دلم به حد کــافی پر غصه و غمه سرتو بــالا بگـیــر من کنـارتم هـنوز چی آور
داری بی همسفر میری مسیر اشتباهاتو غبار بی کسی پوشوند تموم رد پاهاتو بیا برگردیم اون روزامو که همدیگرو داریم کی گفته آخر خطیم کی گفته آخر کاریم تو دستاتو تکون میدی همین جا آخر راهه داریم از هم جدا میشیم داریم میریم تو بیراهه
کاشکی تورو سرنوشت ازم نگیره میترسه دلم بعد رفتنت بمیره اگه خاطره هام یادم میارن تورو لااقل از تو خاطره هام نرو کی مثل من واسه تو قلب شکستش میزنه آخه کی واسه تو مثل منه بمون دل من فقط به بودنت خوشه منو فکر رفتن تو میکشه لحظه هام تباهه بی تو زندگیم سیاه بی تو نمیتونم بمون دل من فقط به بودنت خوشه
من برعکس همه پشت خنده هام غمه تو برعکس منی شادیو غمگین میزنی ولی تو فوقش آخرش میگی کلاه رفته سرش باشه کلاه رفته سرم ولی تورو از رو میبرم خطو نشون کشیدم که خدایی نکرده دیدم چشام دیگه تورو نبینه آره دوری و دوستی همینه خاطرت هنوز عزیزه ولی از فکری که مریضه بهتره دوری باشه نه که یه عشق زوری باشه
روزای سخته نبودن با تو خلا امیدو تجربه کردم داغ دلم که بی تو تازه می شد هم نفسم شد سایه ی سردم تورو می دیدم از اونور ابر ها که می خوای سرسری از من رد شی آسمونو بی تو خط خطی کردم چه جوری می تونی اینقده بد شی چه جوری می تونی اینقده بد شی سکوت قلبتو بشکنو برگرد نزار این فاصله بیشتر از این شه نمی خوام مثل گذشته که رفتی دوباره آخر قصه همین شه
از عذاب رفتن تو ، میسوزم تو اوج غربت واسه ی بودن با تو ، ندارم یه لحظه فرصت اینجا اشکه تو چشامو ، به کسی نشون ندادم اگه بشکنه غرورم ، خم به ابروم نمیارم وقتی نیستی هر چی غصه س تو صدامه وقتی نیستی هر چی اشکه تو چشامه از وقتی ر
اسکله ناز چشات , حریم امن قایقم تو ساعت یه ربع به عشق , عقربه دقایقم گرمی دستای تورو , به صدتا دنیا نمی دم هروقت که یارم تو بودی , بی کسی یو نفهمیدم تو بند دل سلول عشق , حبس نگاتو می کشم ولی بازم رو میله هاش , عکس چشاتو می کشم آی قصه بی سرو ته , شعر بدون قافیه برای
من توی زندگیتم ولی نقشی ندارم اصلا تو نشنیده گرفتی هر چی که شنیدی از من بود و نبودم انگار خیلی فرقی برات نداره این همه بی خیالی داره حرصمو در میاره حرصمو در میاره تکلیف عشقمون رو بهم بگو که بدونم باشم ؟ نباشم ؟ بمونم یا نمونم ؟ می ترسم که بفهمم هیچ عشقی بهم نداری یا اینکه کنج قلبت هیچ جایی واسم
توی آیینه خودتو ببین چه زود زود توی جوونی غصه اومد سراغت پیرت کنه نذار که تو اوج جوونی غبار غم بشینه رو دلت یهو پیرو زمین گیرت کنه منتظرش نباش دیگه اون تنها نیست تا آخر عمرت اگه تنها باشی اون نمیاد خودش میگفت یه روزی میذاره میره خودش میگفت یه روز خاطره هاتو میبره از یاد آخه دل من دل ساده ی من
گناهی ندارم ولی قسمت اینه که چشمای کورم به راهت بشینه برای دل من واسه جسم خستم منی که غرورو تو چشمات شکستم سر از کار چشمات کسی درنیاورد که هرکی تو رو خواست یه روزی بد آورد برای دل من واسه جسم خستم منی که غرورو تو چشمات شکستم واسه من که برعکس کار زمونه یکی نیست که قدر دلم رو بدونه گناهی ندارم ولی قسمت اینه که چشمای کورم به راهت بشینه
من تو نبودت جز اشک و حسرت جز گریه کردن کاری ندارم بی تو نمیشه بی تو نمیخوام حتی یه روزم دوم بیارم بی تو چجوری با خاطراتت روزا و شبها رو بگذرونم خاطره هامون از خاطرت رفت اما هنوزم دلتنگشونم من بی تو نابودم ببین زندم ولی دنیای من مرده تو دنیای من بودی ولی دوریت منو از پا درآورده
رگ خواب این دل تو دست تو بوده ترک های قلبم شکسته تو بوده منو با یه لبخند به ابرا کشوندی با یک قطره اشکت به آتیش نشوندی مدارا نکردی با دلواپسیم و ندیده گرفتی غمه بی کسیمو با این آرزویی که بی تو محاله یه شب خواب آروم فقط یک خیاله چقدر حیفه این عش
یکی بود یکی نبود هر کی بود غریبه بود از دلم خبر نداشت که تو رو از دلم ربود هر کی بود هر چی که داشت قد من عاشق نبود واسه چشمای سیات به خدا لایق نبود گول نگاشو خوردمو دلم رو بستم به چشاش دیونه بودم مثل شمع یه عمری آب شدم به پاش بعد یه عمر ازگار عشق منو گذاشت کنار رفت پی یه عشق دیگه اونم سپ
خودت میخوای بری خاطره شی اما دلت میسوزه تظاهر میکنی عاشقمی این بازیه هر روزه نترس آدم دمه رفتن همش دلشور میگیره دو روز بگذره این دلشورها از خاطرت میره بهت قول میدم سخت نیست لااقل برای تو راحت باش دورم از تو و دنیایه تو راحت باش هیچ کس نمیاد جایه تو دلشوره دارم من واسه فردایه تو بهت قول میدم سخت نیست لااقل برای تو راحت باش دورم از تو و دنیایه تو راحت باش هیچ کس نمیاد جایه تو دلشوره دارم من واسه فردایه تو از عشق هر چیزی که میشناسمو از من گرفتی تو تو باقی مونده ی احساسمو ا
هیچکی نمی تونه بفهمه که دلم از چی گرفته هیچکی نمی تونه بفهمه که صدام از چی گرفته هیچکی نمی مونه که با من توی راهم همسفرشه آخه می ترسه که با من با دل من دربه در شه هیچکی نمی دونه که چشمام چرا همیشه خیسه خیسه چرا هیچکی حتی یه نامه واسه من دیگه نمی نویسه
آدما کلا دودستن یا زرنگن یا ساده ساده ها واسه زرنگا سوژه سو استفاده یکی سادست مثل من همش فکر دیگرون یکی زرنگه مثل تو ،تونخ کندن از این و اون تونخ کندن از این و اون یه آسمون آبی سقف اتاق منه شبای من پرخورشید مثل روزام روشنه ای ساده ها زرن
من یه خونه روی آب تَرد و سرد و بی پناه من یه مقصدم ولی همیشه اشتباه من یه ابر بی بخار یه غرور زیر پا آدمای زندگیمِ اعتماد نابجا آدما میان برن که رد بشن به زور رهگذر شدن همه هی عبور و هی عبور سرنوشتمو ببین مهربون ترینشون غصه هاش به من رسید شادیاش به دیگرون پا گذاشت تو زندگیم پاشو پس کشیدو رفت دور شد صبر کرد سوختنمو دید و رفت سرنوشتمو ببین مهربون ترینشون غصه هاش به من رسید شادیاش به دیگرون پا گذاشت تو زندگیم پاشو پس کشیدو رفت دور شد صبر کرد سوختنمو دید و رفت
غربت من هر چی که هست از با تو بودن بهتره آخر خط زندگی این نفسای آخره وقتی دارم با هر نفس از این رمونه سیر می شم وقتی با یک زخم زبون از این و اون دلگیر می شم این آخر راهه دیگه باید که تنها بمیرم تنها تو اوج بی کسی تو غربت آروم بگیرم باید برم باید برم باید که بی تو بپرم
آی خدا دل گیرم ازت، آی زندگی سیرم ازت آی زندگی میمیرم و عمرمو میگیرم ازت این غصه های لعنتی از خنده دورم میکنن این نفس های بی هدف زنده به گورم میکنن چه لحظه های خوبیه ثانیه های آخره فرشته مردن من ، منو از اینجا میبره آی خدا دل گیرم ازت، آی زندگی سیرم ازت
فکر تو تنها کرد منو از همه دورم کرد چشامو بستم رو همه عشقه تو کورم کرد یخ زده بودم تو خودم عشقه تو آبم کرد قبلِ تو آروم بود دلم عشق خرابم کرد فکر تو پیرم کرد بهونه گیرم کرد از همه سیرم کرد فکرت اسیرم کرد فکر تو پیرم کرد بهونه گیرم کرد از همه سیرم کرد فکرت اسیرم کرد د
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود یکی مثل من عاشقه یکی مثل تو بود اومد که فریاد بزنه اما دیگه نایی نداشت خواست بمونه پیشش ولی تو قلب اون جایی نداشت آی دختره آی بی وفا آی تو که تنهام میزاری تو قاب عکست جای من عکسه کیو می خوای بذاری
حسرت به دل دیدن خنده های تو من میمونم واسه غریبس همه بهونه های تو من میدونم با همه اینا عاشقونه برات باز میخونم ظالم کی مثه من عاشق دل سنگت میشه کی جز من میخواد بمونه پیش تو همیشه
کنار هم ولی دوریم همیشه مثه ترسه میونه سنگو شیشه یه وقتایی یه چیزایی نمیشه گذشته کارمون از نا امیدی خودت آخره این بن بستو دیدی تمومش کن چرا ادامه میدی هی زمستون زده این رابطه رو اما نمیریمو نشستیم وسطه سرما تموم میشه یه روز صبرِ یکی از ما میره دلت خیلی نبود از اولش با من چقدر فاصله بود از دله تو تا من دیگه آخرشه یا تو برو یا من دیره کنار هم ولی از هم بریدیم به چه روزایه تاریکی رسیدیم
پای من جونیتو هدرنکن دلبر ناز باخت من کافیه تو دیگه به پای من نباز توی قلب مهربونت واسه من خونه نساز توی قلب مهربونت واسه من خونه نساز منه بازنده رو خوب ببین برو تنهام بذار من یه پاییزیم و ولی توچی گل بهار دل به کی بستی عزیزم به منه بی کس وکار دل به کی بستی عزیزم به منه بی
دلتنگت میشم بکش دست نوازش رو سرم پیشم بشین درد دلاتو میخرم میشم پناهت غصه هات مال خودم با مـن مـدارا کن که بد عاشق شدم چشمات قرارم رو گرفت از من به من رحم کن بهم خیره نشو اصلا موهات رنگ دنیای منه روی موهات رد دستای منه تو میتونی منو آرومم کنی من نبضم با لبخند تو میزنه … موهات رنگ دنیای منه