آکورد از این شاخه به اون شاخه (علی عظیمی)
دارم یه راهی رو میرم
پر از سنگ و خار
سرزنشها رو شنیدم ولی
گوشم نیست بدهکار
بذار
چلچلهها بخونن
که شده چلچلیم
ای کاش که هیچوقت کم نشه
از این خل و چلیم
از این سودای آغازی دوباره
از این سر که سامانی نداره
از این شاخه به اون شاخه پریدن
که این قصه سرانجامی نداره
میخوام برم یه جای دوری
فرار کنم از تقدیر زوری