آکورد محبوب زیبا
رستن از دامت نتوانم، محبوب زیبا
طاقت هجرت ندارم، محبوب زیبا
با ما چه کردی جز جفا، محبوب زیبا
رحمی کن آخر بی وفا، محبوب زیبا
سر تا به پا تاب و تبم
در آتش هر صبح و شبم
دانم که آخر نرسد
کامی از آن لب لبم
مرغی بی پناهم
عشق تو گناهم
یاری از که خواهم
افسون دل ها
گو در درد عشقم
درمان از که جویم
بر زخم دل مرحم
محبوب زیبا