آکورد شاید
شاید که قطرهای چکد از خورشید
فانوس راه پرت شبی گردد
مهتاب خیس روی زمین ماسد
شعری شکفته روی لبی گردد
شاید که باد عطر تن او را
از لای در به بستر من ریزد
از روی برگ های گل زنبق
آوازهای گمشده برخیزد
شاید شبی کنار درخت کاج
آوای گام او شکند شب را
شاید
شاید که خورشید
شاید
شاید که باد
شاید
شاید که