آکورد جمعه
روز جمعست آسمون آبی
بعدازظهر خواب آلوده
پر شده از هوس های مبهم
همه چاراهای(چهارراه)خلوت
بی پلیس و بی پرنده
انگاری صد ساله خوابن
اما یاد تو بیداره
مخصوصا بعدازظهر جمعه ی من
یه ضیافت بین من و تو
خاطراتمون هم دعوتن
از پنجره خیره میشم باز
روی سطح شهر خالی
تو خیالم تورو میبینم
حس میکنم الان کجایی
همین لحظه توی چه حالی
کاشکی شانسی تورو ببینم
بعدازظهر جمعه دلگیر نیست
این نبودن توئه که دلگیره
از سر ظهر تا که شب میشه
غصه آروم آروم جون میگیرهش
شاید بشینم پ