آکورد تخت بیداری
اولین دیدارو خوب به خاطر دارم
اون شب بیمارو خوب به خاطر دارم
نه هوا بارونی نه مث رویا بود
اما کنار تو زندگی زیبا بود
زندگی بعد از تو تلخ و تکراری شد
تخت خوابم بی تو تختِ بیداری شد
تو سرم یه طوفان از غم و هذیونه
تو دلم خشکسالی تو چشام بارونه
تو هنوز اینجایی رفتنو انکار کن
بگو این یه خوابه بیا منو بیدار کن