آکورد یه پلاک
یه پلاک که بیرون زده از دل خاک
روی اون اسمیه از یه جوون یه پلاک از
دل خاک
یه پوتین فقط مونده از یه جوون که
خوابید روی مین
استخون ، یه کلاه با یه عکس وصیت
نامه غرق خون
یه جوون که پدر شد و پر زد و
دخترکش رو ندید
دختری که پدر رو ندید و آغوش پدر
نچشید