Gm
بگو بگو

Gm D7           
که چه کارت کنم بگو

D                Gm                   D7  
که چه کارت کنم ز گریه جویم و دل را


بگو بگو

D      
که شکارت کنم بگو

Gm           D    Gm      
که شکارت کنم به غمزه مویم و آه


ببین ببین

Gm    Cm   
که فغانت کنم ببین

D                           Gm      Cm    
که فغان ات کنم ز خنده چینم و لب را


ببین ببین


که نشانت کنم ببین

Gm                       
که نشانت کنم ز فتنه کینم و ای ای ای


نماز شام غریبان چو گریه آغازم


به موی های غریبانه قصه پردازم


به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زار


که از جهان ره و رسم سفر براندازم


من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب

D                             
مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم

Bb                           
خدای را مددی ای رفیق ره تا من


به کوی میکده دیگر علم برافرازم

D                              
به کوی می کده دیگر علم برافرازم

Gm
بیا بیا


که نگارت شوم بیا

D7                                             
که نگارت شوم به طرفه سایم و تن را


بیا بیا

D           Gm
به زیارت شوم بیا

Gm            
به زیارت شوم چو خسته‌ پایم و آه


همای اوج سعادت به دام ما افتد


اگر تو را گذری بر مقام ما افتد


حباب وار براندازم از نشاط کلاه


اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد


اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد


به ناامیدی از این در مرو بزن فالی


به ناامیدی از این در مرو بزن فالی

D                              
بود که قرعه‌ی دولت به نام ما افتد

Gm
شکن شکن

Eb       
که شیارت کنم شکن

Dm7             Gm                     
که شیارت کنم ز شرح شاهد و شور آه

Am7
شکن شکن

C7           D7
چه شرارت کنم شکن

Gm   Cm                               D7     
چه شرارت کنم ز شمس شاهد و شور

Gm
بیا بیا


که نگارت شوم بیا

D7                                             
که نگارت شوم به طرفه سایم و تن را
ّ
بیا بیا

D           Gm
به زیارت شوم بیا

D  Cm                           Gm            
به زیارت شوم چو خسته‌ پایم و آه

ببین ببین

Gm    Cm   
که فغانت کنم ببین

D                            Gm      Cm    
که فغان ات کنم ز خنده چینم و لب را


ببین ببین


که نشانت کنم ببین

Gm                       
که نشانت کنم ز فتنه کینم و ای ای ای


بیا و کَشتیِ ما در شَطِ شراب انداز


خروش و وِلوِله در جانِ شیخ و شاب انداز


به نیمْ شب اَگَرَت آفتاب می‌باید


ز رویِ دخترِ گُلْچِهرِ رَز نقاب انداز

D    
به ناامیدی از این در مرو بزن فالی


به ناامیدی از این در مرو بزن فالی

D                              
بود که قرعه‌ی دولت به نام ما افتد

Gm
بگو بگو

Gm D7           
که چه کارت کنم بگو

D                Gm                   D7  
که چه کارت کنم ز گریه جویم و دل را

بگو بگو

D      
که شکارت کنم بگو

Gm           D    Gm      
که شکارت کنم به غمزه مویم و آه