آکوردهای رضایا

همیشه بودی کنارم تا بشه خوب یکم حالم حالا نیستی تا ابد با دل تنهام بی قرارم عاشقم کرد تو یه نگات دلم پر زد تو هوات کجا رفتی که ببینی چجوری خالیه جات مال توئه قلبم فقط یه بار دیگه برگرد مگه چی دید از من اون چشات که رفتو یهو قهر کرد

نمیدونم چرا هرچی جلوتر میری بیشتر میشم عاشق و دیوونت ♩◦ تو چه خوب منو فهمیدی خوشم میاد زنگ میزنی هر موقع که بیرونم ♩◦ دوست دارم این اخلاقتو همیشه بی حاشیه و جذابی تو ♩◦ نفساتو میشمرم آخ چقد قَشنگ میشی وقتایی که خوابی تو با همه فرق داری تو همیشه هرجا حرفت میشه میگم هشکی عشق من نمی

بگو هر چی میخوای بگو هر جا میخوای برو با هر کی میخوای بمون دیدی تویی هرز میپری به هر دری میزنی که قلبمو بشکنی آخه من که زندگیمو باختم تا زندگیتو ساختم اونقدر اونقدر دوست داشتم که قلبتو نشناختم میری دوراتو میزنی بازم برمیگردی پیشه من) این منم همیشه منتظر عاشقتم واقعا

عاشقم عاشقِ یه دیوونه که خودش هم هنوز نمیدونه وقتی که زل میزنه توو چشام انگاری ذهن منو میخونه نمیشه حسمو بهش بگم نباید از چیزی بو ببره اگه بفهمه که دوسش دارم مطمئنم که این هم میپره ولی تا کی آخه تنها باشم چرا خب هی بریزم تو خودم منم یه آدم مث همه مگه گناه کردم عاشق شدم حاظرم هر چی که دارم بدم تا فقط قلبمو آروم کنه یا فقط دستاشو بده به من بعد خودش حسمو حدس بزنه تا کی باید صبر کرد قلبم براش تب کرد

حالا که تنهام گذاشتن همه تو منو آروم کن تحمل این همه غصه رو تو واسم آسون کن حالا که زندگی مریضم کرد تویی که درمونی چیا سرم اومد تو این مدت تو فقط میدونی منو آروم کن عشقم منو آروم کن) (شهرو با چشمام امشب خیس بارون کن دنیا اگه زندونِ درده اما همیشه حرفات آرومم

بگو شده تا حالا لا به لایه آدما عاشقه یکی بشی که فرق میکنه بگو شده تا حالا عاشقه یکی بشی یه روز اگه نبودی منتظرت بمونه بگو شده تا حالا با همه ی بدیات یکی عاشقت بشه بمونه باهات بگو شده شده تا حالا یکی تو بیکاریات تو اوج نداریات تو رو بازم بخواد اون قلبمو ور داشت گرفت تو دستاش یادم نمیره چقدر دوستم داشت

من نمیتونم بخوابم چجوری تو خواب خوابی میشه عاشقت بمونم چه سوال بی جوابی من فراموشت نکردم تو فراموشم که کردی این همه واسه تو مردم تو یه بار هم تب نکردی عمر این روزا کوتاس خوشی این دور و وراس هرچی غصس واسه من خنده ها ماله شماس

میدونم همش بهانست یه دروغ تازه داری بذار دردامو بگم بهت حالا که دوستم نداری تو سرم بلا آوردی منو از ریشه سوزوندی تازه جون گرفته بودم رفتی و پیشم نموندی بذار این شبای آخر که برات ترانه میگم بدونی که ضربه خوردم حالا یه آدم دیگم تو منو میخواستی اما به غریبه دل سپردی

کاشکی چشم به چشم تو نخورده بود و کاشکی دلم هوس عشق نکرده بود و کاشکی لبات بهم می گفت دروغ میگه کاشکی صدام و می شنیدی یه بار دیگه کاشکی چشم به چشم تو نخورده بود و کاشکی دلم هوس عشق نکرده بود و کاشکی لبات بهم می گفت دروغ میگه کاشکی صدام و می شنیدی یه بار دیگه یه بار دیگه تو با منی اما دلت با من

مهربون من همه جون من فدای احساس قشنگت وقتی نگاه می کنی میگی دوسم داری بگیر دستامو تو دستت حتی خاطرات تلخ بین ما واسه من خیلی قشنگه وقتی پیشمی نزدیکمی دلامون با هم یه رنگه نازی نازی نازنینم دل بی تو میمیره تن سردم تازه داره با تو جون میگیره نازی نازی نازنینم مثل تو کی

چه دیر فهمیدم که بهم حسی نداشتی چه زود من و با تنهاییم تنها گذاشتی تنهام گذاشتی یه طرف دوسم نداشتی تو از همون اولشم نقش شو داشتی هر روز که میره پیر تر میشم به خاطر کی از این زندگی سیر تر میشم به خاطر کی به خاطر کی تو آدما دیگه جایی ندارم من یه شکست خوردم و با تو کاری ندارم

کجا دنبالت بگردم کجا دیدی بهتر از من کجا رفتی بی نشونه انگاری که سیری از من کجا پیدات کنم آخه تو ی این شلوغیه شهر تنها دلخوشیم تو بودی اینم از عاقبت من مگه مال تو نبودم بگو از من چی میخواستی عاشق عشق تو بودم ولی هیچوقت ندونستی تو چشام نگاه نکردی وقت رفتنت عزیزم

یه جوری میشم وقتی میبینمت دستو پامو گم میکنم از خجالت سرخو داغ میشم کراواتمو شل میکنم یه جوری میشم وقتی میبینم خداییش از همه سری تو شعر عاشقونه ای به خدا تو یه دونه ای خاطرخواتم بی بی خاک زیر پاتم هر وقت میام ببینمت با یه کراواتم دیونه ام دیونه ی ناز اون نگاتم

نگو قراره که دیگه یک لحظه پیشم نباشی نمیذارم یواش یواش هم رنگ سایه ها بشی دسته گلاتو نمی خوام خاطره هاتو نمی خوام خودت که بهتر می دونی که من فقط تو رو می خوام گل های باغچه رو برات تک تک از رو شاخه چیدم ببین چقدر جون می کنم بهت بگم دوست دارم

دلبر شیطون بلا ابرو کمون مو طلا دروغ میگی دوسم داری دخترک پر ادعا بگو چرا منو نمیخوای و با من تو هیچ جای نمیای مگه چی ازت کم میشه اگه یه نمه با ما راه بیای دخترک شیطون موش بداخلاق ولد چموش بدون من هرجا میری لباس تنگو کوتاه نپوش ما رو سر کار میزاری و هی دم خونتون قال میزاری

بسه دیگه گذشته ها گذشته بکش بیرون از روزایی که رفته بکش بیرون اینجوری نمون میگذره میره هر ثانیه هر دقیقه هر ساعت از دستمون داره میره چه راحت از این به بعد میخوام فقط منطقی باشم دلو دادم دست تو اما چه زود دلت از دلم خسته شد و بعدک حرف تو هرجا که شدگفتم اون بو

میدونی وقتی نیستی دل من میشه غمگین و خسته دوتا چشمای گریونم اگه بری کم کم میشه بسته آسمون بی تو میباره دلم از بارون بیزاره دل من ای بیچاره بیبن روزای تکراری به شبای بی قراری اینارو واسم خاطر میزاری نمیخوام هیچکی بدونه دلم واسه چی میخونه دل من ای دیونه دیوونه دل بی قراره آروم نداره تو رو دوست داره