آکورد تسخیر (کاوه آفاق)
من مانده ام با یک سوال
با اینکه نیستی تو برام
اما چرا من همچنان
دیوانه وار می خواهمت
تو هر اشاره ات مرا
به هر کجایی می برد
با لمسِ چند ثانیه ات
قلبم یه سال تند می زند
ای ساحر ای غارتگر قلب
چشمانِ من به سوی توست
به من نگاه کن لعنتی
من تا کی در انحصارت
من تا به کی در انتظار
منم هنوز تسخیر تو
چه بوده در صدای تو
چه بوده راز آن نگاه
که کل سلول هام شدند
زندانی آن خنده ها
ای ساحر..