آکورد زیر آسمون شهر (امیر تاجیک)
آدما با هم و تنهان هر کدوم یه جور معمان
بعضی واژهها یه رازن بعضی واژهها بی معنا
آدما نقشای رنگی گاهی شادن گاهی غمگین
آخه زندگی بنا نیست که سراسر باشه شیرین
زیر اسمون این شهر چرا دشمنی چرا قهر
وقتی که میشه تهی کرد جام زندگی رو از زهر
جام زندگی رو از زهر
آدما خوابن و بیدار ادما راضیو ب