آکوردهای آنیتا

تصمیمم رفتن بود اما برگشتم چون هیچ جایی واسم خونه م نمی‌شد من عاشق هرکی‌ میشدم جز تو تا این اندازه مدیونم نمی‌شد تصمیمم رفتن بود اما فهمیدم با رفتن احساسم عوض نمی‌شه گفتم برمی گردم و می مونم باش اونم از لجبازیاش خسته می‌شه [هم خوان] برگشتم دیدم حالت خوبه قلبت عین ساعت می‌کوبه

به دلم افتاد دوباره تو رو میبینم شبو روز به خودم میگم آره تو رو میبینم همه میگن برنمیگردی همه گمراهن میدونم که حقیقت داره تو رو میبینم هنوزم جات خالیه برگرد منو آروم کن نبودت بد حالیه برگرد منو آروم کن شنیدم گفتی که هنوزم منو دوست داری عزیزم این عالیه برگرد منو آروم کن هنوز یه چیزی تو که نیستی کمه توی خونم کجایی باز بیای و سر بزاری روی شونم یه شهر و دارم پی چشمای تو میکشونم

با بد و خوب تو ساختم بازی برده رو باختم واسه تو بود پای حرفات تو نموندی این دلی که تو شکوندی واسه تو بود واسه تو بود واسه تو بود غیر رفتن نموند برام یه راه دیگه هر چی من میکشم از روی سادگیمه میشه نگاهم کنی فقط یه بار دیگه من همه چیمو

جوره بساط یه شب خوب، شبه و ستاره بارونه پاییزه و اونی که هوای همه رو دوباره داره بارونه چه حالی میده شب زنده داری زندگی وارونه همه شاد و سرحال مست یه شب خوب بی کم و کسر دور و بر و یه نگاه کنی میبینی خوشی تو چشای همه هست همه چی سر جاشه و نیست هیچ مشکلی دم دست خوشیای جورواجوره که میتونه غمارو بشوره ما از اوناشیم که شبام

چشات ستاره های توو شَبم شده بمون که بودن تو بودنم شده کجا برم فقط کنار تو جای منه یه گوشه از دلت همیشه برای منه چه حرفی مونده بین ما دو تا اصن چشای ما که حرفشونو میزنن کنار تو این حالِ روز و شبای منه یه گوشه از دلت همیشه برای منه چشمات مال منه دستات مال منه هر جا کنارتم هر جا به یادت

تو عاشق رنگای روشنی که پیرهن سفید تن میکنم وقتی از در تو میایی میرم شمعا رو روشن میکنم من ازت چیزی نمی خوام جز اینکه پیشم باشی همین چون که میدونم اگه بخوام ماه از آسمون میاری زمین نفس نفس تو هوای تو قدم قدم پا به پای تو منم منم اون که میمیره برای تو نفس نفس تو هوای تو قدم قدم پا به پای تو منم منم اون که میمیره

بارون بارون بارون بیا باهم بباریم من و تو که طاقت دوریو نداریم بارون بارون بارون بیا باهم بباریم من که حساسم تو ابر بهاری نم بارون نگا عجب هوایی همه چی سر جاشه جای توخالی باور نمیشه انقد فاصله دارم ازت هر جا میرم خاطره دارم ازت بارون بارون بارون بیا باهم بباریم من و تو که طاقت دوریو نداریم بارون بارون

همش باهام جنگ داشت تعصبی رو حرفاش آخرم رفت و موند رو دلم جای چنگاش عوض میشد رنگاش منم هی با خودم کنکاش که چقدر راحت میره کاش یه کوچولو رگ داشت بمون قولتو نشکنو تا نبینی یه موقع خشممو تو میخوای سخت بگیری ولی نمبینی اشکمو کفرم داره در میاد صبرم داره در سر میاد وقتی من عصبی ام ازم هر کاری بگی بر میاد فقط وقتمو پُر کرد تا تونست عشقمو پل کرد تا دید قلب من ه

شده یکم دلم بگیره ‎ولی نمی ذارم درو دیوارو غم بگیره ‎هر تلخی یه شیرینی میخواد مثل اینکه زهر چایی رو قند بگیره ‎من از هرکی یه ریز پشته هم ناله میکنه عقم میگیره ‎هرکی منو دست کم میگیره ‎ میرسه به حرفای من دو قرن دیگه ‎هیچکی‌ هیچی یادم نداد و من هرچی دارم از کارمه ‎ثروتی که فکر‌ کنی ندارمو سرمایه ام افکارمه ‎اینه فرق من با همه که هرچی به دست میارم کمه ‎من بزرگم اینه که ریز به نظر میرسن کنارم همه ‎هیچکی‌ هیچی یادم نداد و من

میگذره این روزا زود منو یادت میره یکی میاد جای منو توی قلبت میگیره تو منو یادت میره، تو منو یادت میره میبینم اون روز و که برمیگردی اما دیره همه میگن بهتره دیگه تورو نبینمت تو میدونی میکُشه منو یه روز ندیدنت مگه من یادم میره، مگه من یادم میره بعضی وقتا واسه ی برگشتن واقعا دیره

تو خوب بودی هیچ شکی نیست میخوای بری خب حرفی نیست دیگه بهونه نیار خاطرات زود از بین میرن حرفاتم که بی تاثیرن پس معطل چی ای؟ حالم از وقتی‌ رفتی‌ مثل آسمون گرفته داغونه، داغونه هوا هم که با ما قهره انگار پره باد و تگرگ و بارونه، بارونه دل من هواتو کرده میون این همه ویرونی توی این شهر شلوغو تاریک مثه من دیگه داغون نیست نـــــ

کار من نشستن هر شب پای حرفاته وقتی سرده تنم وابسته به گرماته خونه روشن میشه با رسیدنت از راه وقتی از در توو میای یه عطری همراته یهویی میای پشتم تا ببینمت هل شم بغلم کنی و من توو بغلت گم شم میگی در گوشم حرفاتُ مجبور شم ببینم چی دوس داری منم همونجور شم بعد تو فهمیدم عشق چه مزه ای داره راست میگن توو لحظه س آخ چه لحظه ای داره

واسه من یه آرزو کن منم یکی واسه ی تو نگاهتو بده به من هر چی دارم واسه ی تو بالا بگیر سرتو خب من که هنوز پیشتم هر چقدم اشک بریزیم دلتنگیمون نمیشه کم پشت من گریه نکن من خوبه جام بعد این با یه خاطره ی بد عشقم نزار از هم زده شیم تو که خوب باشی منم خب خیالم راحته همه فکر میکردن حسم از رو عشق نیست عادته خودم میرم ولی دلو جا میزارمش پیش تو اشک نریزو با صبوریت بیشتر توو دلم ریشه کن انقدر غمت سنگینه که

اینکه باید دور باشم از تو دیگه جا افتاد با اتفاقایی که بین ما دوتا افتاد وقتی که موقعش بود چیزی نمیگفتی وقتی که از چشم زیبای تو راه افتاد میلرزم پاهام یخ زده دستام میترسم از اینکه فردا نیستی تو دنیا میترسم حسی که دارم به تورو اصلا نمیشناسم تو بودنت درده نبودنت فاجعه اس واسم بعد از تو زندگی برام فقط صدا و تصویره حتی نفس کشیدنم بی تو

من از تو میخواستم فقط خودت باشی از آدما دور شم فقط خودت باشی گفتم دوست دارم میترسیدم دیر شه کی فکرشو میکرد دلت از سیر شه وقتی هوا میگیره بارون میاد میخندم چشامو بازم روی همه کارات میبندم دلم میخواد باز امشب سرت رو شونه ی من باشه یه کم دوتایی خیس شیم مثل همون وقتا شه تلاش من بی فایده اس الکی تو بهم میگفتی که رومن حساسی